Sunday, December 24, 2006

بريده هايي ازيك كتاب


فقط تنبل‌ها معتقدند کاری را که می‌توان پس‌فردا انجام داد، نبايد به فردا موکول کرد
در يک ميهمانی، وقتی حوصله‌تان سر می‌رود اميدتان را از دست ندهيد. هميشه اين اميد وجود دارد که به خانه‌تان بازگرديد
پاها و آرزوها را هرگز نبايد از گليم خود درازتر کرد
تنها عيبی که برابری دارد اين است که همه می‌خواهند با بالاتر از خود برابر شوند
زندگی هيچ ارزشی ندارد، ولی در جهان هيچ چيز هم ارزش زندگی را ندارد
انسان برای آن‌که حرف زدن را بياموزد، به دو سال وقت نياز دارد اما برای آموختن سکوت، پنجاه سال مهلت لازم دارد
اغلب مردم 8 ساعت در روز برای به دست آوردن پول تلاش می‌کنند و 8 ساعت ديگر را صرف خرج کردن دو برابر پولی می‌کنند که به دست آورده‌اند. 8 ساعت باقی‌مانده را هم در اين فکر هستند که چرا خواب‌شان نمی‌برد
آلمانی‌ها معتقدند نظافت، توقفی ست بين دو کثافت
پيری، عالی‌ترین دورهِ عمر يک انسان است ولی افسوس که خيلی بد تمام می‌شود
در حقيقت، يک سوم آن چيزی که می‌خوريم برای ادامهِ زندگی کافی‌ست. دو سوم بقيه برای گذران زندگی پزشکان و داروسازان است
پرخور، قبرش را با چنگال می‌کند. [يک مثل فرانسوی] ء
يک پزشک جراح، جراحی می‌کند ولی طبابت نمی‌داند. يک پزشک داخلی، طبابت می‌کند ولی جراحی نمی‌داند. يک پزشک روانکاو، نه طبابت می‌کند و نه جراحی. فقط، يک آسيب‌شناس (پزشک قانونی) است که هم طبابت می‌داند و هم جراحی می‌کند ولی ديگر خيلی دير شده است
- از کتاب
آداب معاشرت برای همه (مطالب کتاب)، تاليف سرکار خانم شهين‌دخت بهزادی.- آداب معاشرت در ويکی‌پديا

No comments: