Sunday, February 11, 2007

همه نگرانند


اين روزهاكه براي مامسئله حمله نظامي به خاكمان –چه بخواهيم وچه نخواهيم-به مسئله اي ذهن خراب كن تبديل شده است،خواندن وديدن تحليل هاي مختلف البته عليرغم آگاهي زايي،نگران كننده است.تحليل هايي ازاين قبيل:ء

......
البته منكراين نيستم كه بايدازشرايط آگاهي داشت وبراساس آن حركت نمود،ولي مي دانيم كه فكرجنگ وويراني بسيارمخرب ترازخودجنگ است.ماباآدم هايي طرفيم كه هيچگاه به منطقي براي آغازجنگ قائل نبوده اند.يك بارهم قبلاگفتم:مگرجنگ منطق هم دارد؟اگرمنطق مي داشت كه اتفاق نمي افتاد.دراين ميان گلايه اي دارم ازآنان كه رفته اندازوطن وبه راحتي مي نويسند.چرافقط نگرانيد؟آيازماني كه دراينجابوديدنيزچنين بوديد؟
دراين ميان من باتحليل الپر بيشترموافقم.ضمن اين كه كاري نمي توانم ونمي توانيم بكنيم،فقط دعاراداريم كه خدايابه يكي ازطرفين اين منازعه دهشتناك اندكي عقل عنايت بفرما تا 22 بهمن ما راكه به راستي ازجهاتي واقعه اي عظيم است،به ميدان ياركشي براي خودتبديل ننمايندوبه همسايگان مابياموزكه پرداخت آبونمان همسايگي نه به جنگ كه به صلح است وصفا.كاش شجاعتي ديگربروزمي كردومردم راازنگراني خارج مي كرد.ء
كاش طرفين نيزمانندپرسناژهاي اين تصويرمتفاوت مي انديشيدند.باباازخودتانند!ء

2 comments:

Artemis said...

سلام و ممنون از توجه و نقدتون. به نظر من ما هر وقت اراده کرديم مسئولين کشور رو وادار به تغییر جهت کرديم. نوشته من هم حرف اش همينه. درد باتوم از نتايج مخربی که ممکنه منتظر ما باشه قابل تحمل تره. بايد سعی کنيم نگذاريم زندگی مون رو کشورمون رو به خاطر قدرت طلبی قمار کنند.
بايد وادارشون کنيم اعتماد دنيا رو نسیت به ايران با سیاست های درست تر جلب کنند.

Anonymous said...
This comment has been removed by a blog administrator.